milyarder13

milyarder13

milyarder13

milyarder13

۶ راز نوشتن رزومه عالی


۶ راز نوشتن رزومه عالی

بر اساس اصول روانشناسی

شاید شما هم مثل بسیاری از مردم فکر می‌کنید نوشتن رزومه عالی کار سختی است. البته این تصورتان چندان اشتباه هم نیست. در واقع نکات بسیاری برای رزومه نویسی وجود دارند که می‌توانند شما را به شغل رؤیایی‌تان برسانند یا برعکس، فرسنگ‌ها از آن دورتان کنند. اما نگران نباشید. ما در این مقاله می‌خواهیم۶ راز نوشتن رزومه عالی را که از زبان یکی از کارمندان گوگل و مطابق با اصول روانشناسی بیان شده‌اند، برای‌تان بگوییم. پس همراه ما باشید تا با این رازها آشنا شوید.
روزی که من کارم را در گوگل آغاز کردم، روزی بود که تصمیم گرفتم همه‌ی کمک‌هایی را که برای نوشتن رزومه‌ام دریافت کرده بودم به دیگران انتقال دهم. پس از اینکه تعداد بسیار رزومه را بررسی کردم، تصمیم گرفتم چیزهایی که یاد گرفته‌ام را با دیگران به اشتراک بگذارم؛ به این امید که به افراد بیشتری کمک کنم تا به شغل رؤیایی‌شان دست پیدا کنند. مهم‌ترین چیزی که متوجه شدم این بود که ما مانند روانشناس‌ها فکر نمی‌کنیم و در نتیجه خود را دست‌کم می‌گیریم. در اینجا ۶ روش برای تغییر این تفکر ارائه می‌کنم.

۱.  ۶ راز نوشتن رزومه عالی تأثیر خود را به‌صورت کمی بیان کنید

برای نوشتن رزومه عالی بهتر است دستاورد‌های خود را با اعداد و ارقام نشان دهید، آنها را فقط به صورت کلی بیان نکنید. از آنجا که افراد کمی این کار را انجام می‌دهند، بیان اعداد و ارقام می‌تواند شما را کاملا برجسته کند. به پرسش‌های زیر پاسخ دهید:
موفق به کسب چه مقدار درآمد شدید؟ چند نفر به آخرین برنامه‌ی شما پیوستند؟ ویدیوی ترویجی شما چند بار دیده شده است؟

۶راز نوشتن رزومه عالی مثال‌ها

ضعیف: موفق شدم بودجه‌ی چشمگیری برای یک برنامه‌ی دانش‌آموزی گسترده فراهم کنم.
قوی: موفق شدم بودجه‌ای معادل ۱۲۰۰۰ دلار برای یک برنامه‌ی دانش‌آموزی گسترده برای ۲۵۰۰ نفر فراهم کنم.
ضعیف: تهیه‌ی یک گزارش معرفی فروش برای یک شرکت خودروسازی.
قوی: تهیه‌ی یک گزارش معرفی فروش ۴۴ صفحه‌ای برای فروش ۵۳ میلیون دلار در یک شرکت خودروسازی.
ضعیف: نوشتن مقاله در حوزه‌ی کارآفرینی و تکنولوژی.
قوی: نوشتن ۸ مقاله در حوزه‌ی کارآفرینی و تکنولوژی، ۱۰۷‌ هزار بازدید از صفحه‌، ۸۰۰۳ لایک و ۳۷۳۲ توییت.

دلیل موثر بودن این روش ۶ راز نوشتن رزومه عالی

ارسطو فیلسوف یونانی سه اصل را برای متقاعد کردن مؤثر دیگران آموزش می‌دهد:

شخصیت؛

برانگیختن احساسات؛

زبان.



در ادامه بخوانید

۱۵عبارت منفی که هرگز نباید به خودتان بگویید


۱۵عبارت منفی که هرگز نباید به خودتان بگویید

برای رسیدن به موفقیت باید نگرش مثبتی نسبت به خودتان داشته باشید. شیوه‌ی نگاه کردن شما به خودتان می‌تواند عامل موفقیت یا شکست‌تان باشد. درنتیجه بسیار مهم است که ارزش زیادی برای خودتان قائل باشید و با خودتان با احترام رفتار کنید. همراه ما باشید، در این مقاله با ۱۵عبارت منفی که هرگز نباید به خودتان بگویید، آشنا می‌شوید. همچنین برایتان توصیه‌هایی داریم که کمک‌تان می‌کنند نگرش مناسب و مثبتی نسبت به خود داشته باشید.

 عبارت منفی شماره یک :  برای من دیگر خیلی دیر شده است، پس چرا خود را به زحمت بیندازم؟

هرگز برای تغییر دادن زندگی‌تان دیر نیست. حتی افرادی که بیشترین آسیب را دیده‌اند، می‌توانند از جا برخیزند و کنترل زندگی‌شان را در اختیار بگیرند. به سن‌تان مانند یک دارایی نگاه کنید. هرچه سن شما بیشتر باشد، تجربه‌تان بیشتر خواهد بود و هرچه تجربه‌تان بیشتر باشد، دانش بیشتری خواهید داشت.

عبارت منفی شماره دو : ای کاش این‌قدر بدشانس نبودم؟

هرچه فرصت‌های بیشتری را دنبال کنید، شانس بهتری نیز خواهید داشت. اگر می‌خواهید به چیزی دست پیدا کنید، بروید و آن را کسب کنید. موفقیت در اثر پیگیری حاصل می‌شود نه شانس.

 عبارت منفی شماره سه:   آنها درباره‌ی من چه فکری خواهند کرد؟

گرفتار شدن در این دام که دیگران درباره‌ی شما چه فکر می‌کنند، قطعا باعث افزایش سطح استرس شما می‌شود. هرگز شخصیت واقعی خودتان را در تلاش برای تحت‌تأثیر گذاشتن دیگران نابود نکنید. دوستان ارزشمندتان شما را به‌خاطر چیزی که هستید تحسین می‌کنند؛ نه به‌خاطر چیزی که فکر می‌کنند باید باشید.

عبارت منفی  شماره چهار : من خیلی احمق هستم؟

هیچ‌کس پاسخ همه‌ی سؤالات را نمی‌داند، شما نیز دنبال چنین چیزی نباشید. همه‌ی ما مجموعه‌ای از مهارت‌های خاص خودمان را داریم. نداشتن برخی از مهارت‌ها به این معنا نیست که شما احمق هستید. به‌جای اینکه زندگی‌تان را حول نقاط ضعف‌تان سامان دهید، روی توسعه‌دادن مهارت‌ها‌یتان تمرکز کنید و سپس تا جایی که امکان دارد از آنها بهره‌برداری کنید. هر چه کاری را که در آن مهارت دارید بیشتر انجام دهید، اعتماد‌ به نفس شما بیشتر خواهد شد.

۵. عبارت منفی شماره پنج :   هرگز کسی عاشق من نخواهد شد؟

شما چطور می‌توانید از چنین چیزی اطلاع داشته باشید؟ قطعا نمی‌توانید. اگر در خانه بنشینید و به این فکر کنید که دیگران چرا باید عاشق شما شوند (به‌جای اینکه بیرون بروید و با افراد مختلف ارتباط برقرار کنید)، فقط یک وضعیت بد را بدتر خواهید کرد. اگر در خانه بمانید هرگز نمی‌توانید شریک زندگی موردنظرتان را پیدا کنید. اگر می‌خواهید با کسی آشنا شوید، برای آن تلاش کنید.

۶. عبارت منفی  شماره شش : من نمی‌توانم این کار را انجام دهم؟

هرگز پیش از اینکه مسابقه شروع شود، شکست خود را نپذیرید. به سه مورد از بزرگ‌ترین دستاورد‌های زندگی‌تان فکر کنید، شاید به تغییر نگرش شما کمک کند. این دستاوردها می‌توانند فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، گرفتن ارتقای شغلی، نوشتن وبلاگ یا هر چیز دیگری باشد.

آیا سه چیزی را که می خواستید پیدا کردید؟ اکنون از خودتان بپرسید «من برای دستیابی به این موارد خاص، از چه مهارت‌هایی استفاده کردم؟» برای هر یک از این موارد یک پاسخ بنویسید.

آیا هیچ روند خاصی مشاهده می‌شود؟ اگر چنین است مسیر موفقیت درست در برابر شما قرار دارد.

۷. عبارت منفی شماره هفت :  من فکر نمی‌کنم که  من را دوست داشته باشد، چراکه او به من پیام و ایمیل نمی‌دهد یا به من زنگ نمی‌زند؟

چنین نتیجه‌گیری‌های زودهنگامی نشان‌دهنده‌ی دیدگاهی خودمحور به جهان است. آیا این احتمال بیشتر نیست که دوست/شریک زندگی‌تان درگیر کار، کلاس یا هر کار دیگری باشد؟ افراد کارهای زیادی دارند که باید آن‌ها را انجام دهند، در نتیجه فکر نکنید با شما مشکلی دارند.

۸. عبارت منفی زندگی منصفانه‌ نیست، ای‌ کاش اوضاع کمی بهتر بود؟

درست است، زندگی منصفانه نیست (من دوست ندارم این حرف را بزنم، ولی زندگی هرگز منصفانه نبوده است). همیشه اتفاقات خوب و بد زیادی در هر لحظه‌ از زندگی‌تان رخ می‌دهد. این چیزها خارج از کنترل شما هستند؛ در نتیجه آنها را بپذیرید. اما اینکه بر روی بخش خوب آن تمرکز کنید یا بخش بد، کاملا به خودتان بستگی دارد. شما می‌توانید به‌خاطر چیزهای بدی که خارج از کنترل شما هستند، استرس زیادی متحمل شوید اما بدانید این کار باعث نمی‌شود احساس بهتری پیدا کنید، اما برعکس آن کاملا صادق است. به اتفاقات مثبت توجه کنید، چراکه مهم نیست الان چه وضعیتی دارید، در آینده به‌مراتب وضعیت بهتری خواهید داشت.

۹. عبارت منفی من از بدن خودم متنفر هستم؟

خواهش می‌کنم چنین چیزی را به زبان نیاورید. فرقی نمی‌کند که تپل، لاغر یا عضلانی باشید. بدن شما ظرف ارزشمندی است که شما را به هر جایی که در این دنیا بخواهید می‌برد. از بدن‌تان مراقبت کنید تا او نیز از شما مراقبت کند. گرفتار شدن در این باور که بدن شما بی‌عیب نیست، نتیجه‌ای جز هدر رفتن وقت و انرژی ارزشمندتان ندارد. در بدن‌تان به‌دنبال ویژگی‌های فیزیکی‌ای نباشید که دوست‌شان ندارید، بلکه روی آن دسته از ویژگی‌های فیزیکی‌تان تمرکز کنید که فکر می‌کنید بامزه، خوش‌منظر یا جذاب هستند.

۱۰. من بسیار شرمنده هستم؛ ای‌ کاش می‌توانستم ناپدید شوم؟

شرط می‌بندم همه‌ی افرادی که این مقاله را می‌خوانند، دست‌کم یک‌بار روی پیراهن‌شان غذا ریخته‌اند، ظرف غذا را شکسته‌اند، هنگام راه رفتن سُر خورده‌اند و یا با صورت به یک دیوار برخورد کرده‌اند؛ پس شما تنها کسی نیستند که چنین اتفاقاتی برای‌تان افتاده است. اگر در برابر یک جمع، اشتباهی از شما سر زد و صورت‌تان سرخ شد، نفس عمیقی بکشید و به خودتان بگویید «اشتباه بزرگی مرتکب نشده‌ام.» برای اینکه شرایط را تغییر دهید، داستانی خنده‌دار از تجربه‌های خودتان تعریف کنید تا نشان دهید که چنین چیزهایی اهمیت زیادی برای شما ندارند.

۱۱. من در سطح او نیستم؟

چیزی به اسم سطح وجود ندارد که در آن باشید یا نباشید. درنتیجه اگر کسی به نظرتان جذاب می‌رسد، چنین فکری با خودتان نکنید و با او هم‌کلام شوید.

۱۲. من نمی‌توانم باور کنم که  به‌جای من انتخاب شود؟

حسادت احساسی مخرب است که آسیب زیادی به شما می‌زند و هیچ فایده‌ای ندارد. اگر یکی از همکاران‌تان به‌جای شما ارتقا پیدا کرد، حامی خوبی برای او باشید. احتمالا او نیز به‌اندازه‌ی شما شایسته‌ی این پیشرفت بوده است (حتی اگر چنین نیست هیچ دلیلی وجود ندارد که نسبت به او حسادت کنید؛ تقصیر همکارتان نیست که به‌جای شما انتخاب شده است). هنگام مواجه با چنین اتفاقاتی، بهترین کار این است که احساسات منفی را به رفتارهای مثبت تبدیل کنید. آیا فکر می‌کنید ارتقا حق شما بوده است؟ درباره‌اش حرف نزنید، آن را ثابت کنید.

۱۳. این کار بیش از حد دشوار است

می‌دانید چه کارهایی واقعا دشوار هستند؟

اینکه در ۷۲ سالگی در دوی ماراتون شرکت کنید؛ در حالی‌ که پسرتان را نیز روی صندلی چرخ‌دار هل می‌دهید.

اینکه ۱۷۷ کیلومتر (۵۷ ساعت) در اقیانوس شنا کنید.

دو ماه در یک خودروی یخ‌زده در دمای ۳۰- زنده بمانید.

همه‌ی این کارها انجام شده‌اند!

بله، دیگر نمی‌توانید بگویید چیزی «بیش از حد دشوار است».

اگر به چیزی باور داشته باشید، می‌توانید به آن دست پیدا کنید.

۱۴. من نمی‌توانم به دیگران اعتماد کنم، چراکه بیش از حد ضربه خورده‌ام؟

نکته‌ی جالب درباره‌ی اعتماد کردن این است که هرچه کمتر به دیگران اعتماد کنید، آنها نیز تمایل کمتری برای اعتماد کردن به شما دارند. آیا همه‌ی افراد ارزش‌ اعتماد کردن دارند؟ قطعا خیر، اما این دلیل موجهی برای مشکوک بودن به همه نیست. اینکه یک یا دو نفر در گذشته به شما خیانت کرده‌اند، معنایش این نیست که به هیچ‌کس اعتماد نداشته باشید، بلکه معنایش این است که شما هنوز فرد مناسب‌تان را پیدا نکرده‌اید.

۱۵. من هم تسلیم خواهم شد؟

زندگی مانند یک بازی ویدیویی است؛ مهم نیست چندبار شکست خورده‌اید، شما می‌توانید دکمه‌ی «ادامه» را تا هر زمان که نیاز داشته باشید فشار دهید. تا زمانی که بازی را ترک نکرده‌اید، شکست نخورده‌اید؛ درنتیجه هرگز بازی را ترک نکنید.



در ادامه بخوانید

کاهش هورمون استرس


کاهش هورمون استرس(کورتیزول)با ۸ راه موثر

تا به حال واژه «کورتیزول» را شنیده‌اید؟

شاید شما هم با این هورمون استرسبی‌نوا آشنایی داشته باشید. هورمونی که بود و نبودش در هر دو صورت مشکلاتی ایجاد می‌کند. غدد آدرنال،هورمون کورتیزول را ترشح می‌کنند. این هورمون موسوم به هورمون استرس به تنظیم فشار خون و سیستم ایمنی بدن در مواجهه با بحران کمک زیادی می‌کند.

فرقی نمی‌کند که بحرانی که با آن مواجه می‌شوید، یک ماجرای عاطفی پرسوز و گداز است یا وضعیتی فیزیکی و مشخص مانند مورد حمله قرار گرفتن و…، در هر حال هورمون استرس یا همان کورتیزول به کمک شما می‌شتابد.

در واقع، کورتیزول به شما کمک می‌کند تا در برابر بحران‌ها به منابع انرژی بدن دست پیدا کنید و توانایی مدیریت وضعیت را در اختیار داشته باشید.

استرس بی‌وقفه بر عمکلرد و مکانیزم هورمون استرس تأثیراتی می‌گذارد. در واقع استرس مدام و ترشح زیاد این هورمون باعث بروز برخی اختلالات خواب می‌شود، باعث می‌شود پاسخ‌دهی سیستم ایمنی چندان مناسب نباشد و ناهنجاری‌هایی در سطح قند خون به وجود بیاید.

خوشبختانه برای این مشکل نیز راهکاری وجود دارد: کنترل واکنش‌های بدن با کسب آرامش. در ادامه به روش‌هایی برای مدیریت استرس و در برخی موارد کاهش سطح کورتیزول به‌شکلی قابل‌توجه اشاره شده است.

۱. برای کاهش ۲۰ درصدی کورتیزول،هورمون استرس

بگو اُم شاید بگویید اُم دیگر چیست؟

 اگر با تمرینات یوگا و مدیتیشن آشنایی نداشته باشید حق دارید اُم را نشناسید. این واژه در اول جلسات ورزشی مدیتیش بودایی و… گفته می‌شود. بر اساس مطالعه‌ای تایلندی، افرادی که به‌مدت ۶ هفته، تمرینات مدیتیشن کار می‌کردند، به میزان معنادار و چشمگیری سطح کورتیزول در بدن‌ خود را کاهش دادند و فشار خون آنها نیز تنظیم شده بود.

 به‌طور مشابه، کسانی‌که در طول ۴ ماه، روزانه مدیتیشن انجام می‌دادند نیز به میزان ۲۰ درصد سطح هورمون کورتیزول را کاهش داده بودند. در حالی‌که افراد دیگری که از سوی دانشگاه ماهاریشی به‌عنوان گروه کنترل مطالعه شده بودند، تغییرات محسوسی نشان ندادند.

۲. برای کاهش ۶۶ درصد کورتیزول،هورمون استرس

موسیقی گوش کن

موسیقی تأثیر آرامش‌بخشی بر مغز دارد؛ به‌ویژه زمانی که با عوامل استرس زا رو‌به‌رو هستید. پزشکان در مرکز پزشکی اوساکای ژاپن، برای بیمارانی که تحت عمل کولونوسکوپی قرار داشتند، موسیقی پخش کرده بودند. نتیجه نشان می‌داد که سطح کورتیزول این بیماران نسبت به بیماران دیگر کاهش داشته است.

شاید شما هیچ‌وقت به عمل کولونوسکوپی نیاز نداشته باشید، اما قطعا در موقعیت‌های استرس‌زا قرار گرفته‌اید و باز هم قرار خواهید گرفت. مثلا اگر مهمانانی دارید که در حضورشان کمی معذب هستید، در طول مهمانی سعی کنید موسیقی پخش کنید و خود را آرام نگه دارید یا برای اینکه زودتر به خواب بروید، به جای تماشای تلویزیون به موسیقی گوش بدهید.

۳. برای کاهش ۵۰ درصدی کورتیزول،

خوب بخواب

به‌نظر شما فرقی می‌کند که ۶ ساعت در طول شب بخوابید یا ۸ ساعت؟

بله…بله…بله. نتیجه تفاوت این دو مقدار، افزایش ۵۰ درصدی کورتیزول در خون شما خواهد بود. پس به‌اندازه بخوابید. مطالعه‌ای درباره خلبان‌ها در مؤسسه آلمانی تحقیقات پزشکی هوافضا نشان داد، خلبانانی که به‌مدت ۷ شب در طول مأموریت‌شان فقط ۶ ساعت یا کمتر خوابیده بودند، با افزایش سطح کورتیزول رو‌به‌رو شدند و این افزایش کورتیزول تا ۲ روز ادامه داشته است.

خوابی ۸ ساعته به بدن کمک می‌کند تا از شر تمام انواع استرس هایی که در طول روز به آن وارد شده است، خلاص بشود. حتی اگر در طول شب، خواب خوبی نداشته‌اید سعی کنید در طول روز بعد چُرت کوتاهی بزنید. محققان دانشگاه پنسیلوانیا دریافته‌اند که چرت کوتاه در طول روز وقتی خواب دیشب کافی نبوده است، منجر به کاهش کورتیزول می‌شود.

۴. برای کاهش ۴۷ درصدی کورتیزول،هورمون استرس

چند جرعه چای سیاه بنوش

درباره‌ی خواص چای سیاه چقدر اطلاعات دارید؟ نوشیدن چای سیاه تا حد زیادی به کسب آرامش کمک می‌کند. حالا مشخص می‌شود که چرا انگلیسی‌ها این‌قدر به نوشیدن این چای در دورهمی‌های بعدازظهر خود علاقه دارند. علم نیز به آرامش‌بخش بودن چای سیاه پی برده است.

تحقیقی در دانشگاه UCL انگلیس صورت گرفت. در این تحقیق، سطح کورتیزول کسانی که عادت به خوردن چای سیاه داشتند، در طول ساعت اولیه انجام کار ۴۷ درصد کاهش یافت؛ در حالی‌ که سایرین که چای معمولی می‌نوشیدند تنها ۲۷ درصد افت کورتیزول داشتند. پژوهشگران علت آرامش‌بخشی چای سیاه را وجود مواد شیمیایی مانند پُلی‌فنول و فلاونوئیدها می‌دانند.

۵. برای کاهش ۳۹ درصدی کورتیزول،

با دوست باحالت معاشرت کن

برای مدیریت بهتر هورمون استرس بهتر است با دوستی معاشرت کنید که شاد و شاداب است و می‌تواند با حرف‌هایش باعث پرت شدن حواس‌تان ازمشکلات بشود. حضور چنین دوستی می‌تواند پاسخ‌گویی شما در رابطه با هورمون استرس را مدیریت کند. براساس تحقیقات دانشمندان در دانشگاه لوما لیندا، خنده باعث کاهش ۵۰ درصدی استرس می‌شود.

۶. برای کاهش ۳۱ درصدی کورتیزول،

از ماساژ استفاده کن

براساس تحقیقاتی که در دانشکده پزشکی دانشگاه میامی و سایر دانشگاه‌ها انجام شده است، بعد از چندین هفته ماساژدرمانی، سطح کورتیزول افراد به‌طور متوسط یک‌سوم کاهش می‌یابد.

برای کنترل سطح کورتیزول، جلسات ماساژدرمانی با تولید هورمون‌های دوپامین و سروتونین (هورمون های شادی) همان حال خوشی را ایجاد می‌کند که معاشرت با دوستان و خوش‌گذرانی در مغز به‌وجود می‌آورد.

۷. برای کاهش ۲۵ درصدی کورتیزول،

به معنویات بپرداز

پرداختن به کارهای معنوی و مذهبی بسیاری از افراد را در برابر فشارهای روزانه مقاوم می‌کند و از ترشح میزان کورتیزول نیز می‌کاهد. تحقیقات دانشگاه می‌سی‌سی‌پی، چنین نتایجی را نشان می‌دهد.

مثلا به‌طور متوسط، کسانی که به کلیسا می‌روند، در مقایسه با افرادی که به این مسائل توجه ندارند، سطح هورمون استرس کمتری دارند. حتی اگر تمایلات مذهبی چندانی هم ندارید، سعی کنید از اثرات مثبت آن بهره ببرید. قرار گرفتن در محیط‌های معنوی یا حتی فعالیت در خیریه‌ها و دیدار طبیعت نیز می‌توانند منجر به کاهش استرس و در نتیجه آرامش بیشتری بشوند.

۸. برای کاهش ۱۲ تا۱۶ درصدی کورتیزول،

آدامس بجو

دفعه‌ی بعدی که دچار تشویش شدید، آدامس بجوید. مطالعات نشان می‌دهند که آدامس جویدن تا حد زیادی از تنش‌ها می‌کاهد. در شرایطی که استرس به میزان متوسطی وجود دارد، جویدن آدامس باعث کاهش ۱۲ درصدی کورتیزول در بزاق فرد نسبت به کسانی می‌شود که آدامس نمی‌جوند. مطالعات نشان داده است که خوردن آدامس موجب افزایش جریان خون و فعالیت عصبی در برخی قسمت‌های مغزی می‌شود.



در ادامه بخوانید

3دلیل از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای بازگرداندن آن


3دلیل از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای بازگرداندن آن

از دست دادن انگیزه مسئله‌ دشواری است، زیرا عوامل نسبتا زیادی در آن دخیل‌اند. یکی از راحت‌ترین راه‌ها برای بازگرداندن انگیزه، انجام دادن کارهایی است که دوست دارید. اما مشکلی وجود دارد:

وقتی انرژی و اراده لازم برای شروع کاری را ندارید، انگیزه شما به سمت زیاده‌روی در کارهایی کم‌زحمت‌تر مانند غذاخوردن یا سرگرمی سوق پیدا می‌کند.

همان‌طور که متوجه شده‌اید این افراط‌کاری فقط اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. پس چه کار باید کرد؟ ابتدا باید علت‌های از دست دادن انگیزه را مشخص کنید، سپس به‌دنبال راه‌های ایجاد و افزایش انگیزه خود بگردید. همراه ما باشید، می‌خواهیم شما را در این مسیر یاری کنیم.

علت‌های از دست دادن انگیزه

۱. ۳دلیل از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای بازگرداندن آن طردشدن از اجتماع می‌تواند باعث از دست دادن انگیزه شود

از دست دادن انگیزه ممکن است دلایل زیادی داشته باشد. دیوید مک‌رنی، نویسنده وبلاگ رفتار انسانی و کتاب «آن‌قدرها هم باهوش نیستید»، به چند مورد از این علت‌ها اشاره می‌کند.

در پژوهشی، از تعدادی دانشجو خواسته‌شد ابتدا باهم آشنا شوند و روی کاغذی بنویسند می‌خواهند با چه کسی همکار شوند. سپس محققان بدون توجه به انتخاب‌ها به عده‌ای گفتند که انتخاب شدند و به عده‌ای دیگر گفتند کسی آنها را انتخاب نکرده است.

همان‌طور که انتظار می‌رود، افراد انتخاب‌نشده ناراحت بودند اما این ناراحتی چگونه بر رفتارشان اثر گذاشت و چرا؟

پژوهشگرانِ تحقیق «هیچ‌کس تو را انتخاب نکرد» بیان کردند از آن‌جایی که اجتماعی شدن نیازمند خودکنترلی (self-regulation) است، انسان‌ها انتظار دارند در مقابل کنترل رفتارشان پاداشی دریافت کنند.

افرادی که در گروه انتخاب‌نشده‌‌ها بودند، درد طرد شدن را احساس کردند و این تجربه باعث شد خودکنترلی‌ به نظرشان بیهوده آید. انگار با خودشان فکر می‌کردند «چرا به قوانین احترام بگذارم، وقتی برای هیچ‌کس مهم نیست؟» این افکار، رخنه‌ای در مخزن اراده‌شان ایجاد کرد و وقتی در برابر میز کلوچه‌ها نشستند نتوانستند مانند دیگران در مقابل وسوسه‌ خوردن مقاومت کنند.

۳دلیل از دست دادن انگیزه  و راهکارهایی برای بازگرداندن آن

پژوهش دیگری نشان می‌دهد، وقتی افراد احساس طردشدگی می‌کنند، نمی‌توانند معما را حل کنند، همچنین میزان مشارکت در کار تیمی و انگیزه‌ فعالیت‌شان کم می‌شود، علاوه‌ بر آن احتمال مصرف مشروبات الکلی و دخانیات و سایر رفتارهای خودتخریبگر در آنها افزایش می‌یابد.

طردشدن خودکنترلی را از بین می‌برد و به‌نظر می‌رسد، یکی از علت‌های بی ارادگی باشد.

وقتی فردی طرد می‌شود انگیزه تلاش را از دست می‌دهد، چون فکر می‌کند برای هیچ‌کس مهم نیست. معمولا این عقیده درست نیست، زیرا تجربه طرد شدن از طرف یک یا چند نفر، بیانگر نظر همه افراد در همه موقعیت‌ها نیست، اما فرد طردشده احساس می‌کند، واقعا برای هیچ‌کس مهم نیست و به‌همین‌دلیل کاملا بی‌انگیزه می‌شود.

۳دلیل از دست دادن انگیزه  و راهکارهایی برای بازگرداندن آن

۲. ۳دلیل از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای بازگرداندن آن نادیده گرفتن نیازهای جسمانی، انجام دادن کارها را سخت می‌کند

طرد شدن تنها علت از دست دادن انگیزه برای فعالیت نیست. ممکن است علت واقعی از دست دادن انگیزه غذا نخوردن باشد

دانشگاه‌های کلمبیا و بن‌گورون پژوهشی را در سال ۲۰۱۰ منتشر کردند. در این تحقیق، ۱۱۱۲ مورد حکم قضایی را بررسی کردند که در طول ۱۰ ماه درباره آزادی مشروط زندانیان صادر شده بود. نتیجه تحقیق نشان داد، بلافاصله بعد از صبحانه و ناهار، بیشترین شانس برای گرفتن آزادی مشروط وجود دارد.

به‌طور میانگین، قضات حدود ۶۰ درصد از موافقت‌ها را بلافاصله بعد از وعده غذایی صادر کرده بودند. بعد از آن، میزان موافقت‌ها به‌تدریج کاهش می‌یافت تا آنکه درست قبل از وعده غذایی، میزان موافقت با درخواست آزادی به ۲۰ درصد مقدار قبل رسید. هر چه مقدار گلوکز در بدن قاضی پایین‌تر باشد کمتر تمایل دارد تا تصمیمی فعال بگیرد و با آزادی فردی موافقت کند و عواقب احتمالی آن را بپذیرد.

۳دلیل از دست دادن انگیزه  و راهکارهایی برای بازگرداندن آن

از این‌رو بیشتر به تصمیم‌های منفعلانه روی می‌آورد و تصمیم درباره سرنوشت زندانی را به روزهای آینده موکول می‌کند.

وقتی زندگی پرمشغله‌ای داشته باشید، بسیار پیش می‌آید که صبحانه نخورید یا دیروقت ناهار بخورید؛ درنتیجه به‌دلیل کمبود گلوکز نمی‌توانید درست فکر کنید و احساس می‌کنید انجام دادن کارها برایتان دشوار شده است. حتی چون بیشتر روز گرسنه بوده‌اید، بعد از غذاخوردن ممکن است به سردرد دچار شوید؛ در نتیجه تنها کاری که می‌توانید انجام دهید، دراز کشیدن است. نادیده گرفتن نیازهای جسمانی‌مان می‌تواند منجر به از دست دادن انگیزه برای انجام کار شود، بنابراین مهم است که مراقب بی‌نظمی‌ها باشید تا بتوانید درست‌شان کنید.

یک راه برای انجام این کار پرکردن فرم ارزیابی روزانه است. می‌توانید روندهای مشابهی در کارهای روزمره‌تان بیابید. اگر این‌چنین است، بازگشت انگیزه‌تان شاید به‌اندازه صرف صبحانه یا نوشیدن آب کافی آسان باشد.



در ادامه بخوانید

کاهش هورمون استرس

۱۵عبارت منفی که هرگز نباید به خودتان بگویید